فضائل امام علی (آیه اولیالامر)
فضائل امام علی (آیه اولیالامر)
فضائل امام علی (آیه اولیالامر)، متن آیه:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى الله وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً
آیه 59 سوره نسا
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.
شان نزول و فضائل امام علی (آیه اولیالامر)، بیان آیه :
طبرسی در مجمع البیان فی التفسیر القران جلد سوم محل نزول این آیه را مانند بقیه آیات سوره نسا در مدینه می داند. از ابن عباس نقل شده وقتی پیامبر برای جنگ تبوک عازم بود، علی را در مدینه به جای خود منصوب کرد و فرمود انت منّی بمنزله هارون من موسی و سپس این آیه نازل شد. محمد بن يعقوب كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از هفت واسطه از ابوبصير نقل نمايد: كه گويد از امام صادق عليهالسلام راجع به اين آيه سؤال كردم، فرمود: درباره على بن ابىطالب و حسن و حسين عليهمالسلام نازل شده، سپس گويد: من گفتم يابن رسول اللّه، مردم مى گويند: در اين آيه اسمى از اينان برده نشده است. امام فرمود: به مردم بگو وقتى كه آيات نماز بر پيامبر نازل شد. تعداد ركعات نمازهاى پنجگانه تعيين نشده بود، لذا رسول خدا صلى الله عليه و آله خود، تعداد ركعات را بيان فرمود و نيز موقعى كه آيه زکات نازل گرديد تعيين مقدار زكات در اشياء هم گفته نشده بود. بلكه پيامبر مثلاً خود درباره زكات درهم از قرار هر چهل درهم يك درهم بيان فرمود و نيز هنگامى كه آيه حج نازل شد مقدار تعيين طواف به هفت مرتبه از تفسير و تبيين رسول خدا بوده است. هكذا درباره اين آيه هم پيامبر اسلام درباره امام على عليهالسلام فرمود: (من كنت مولاه فعليّ مولاه؛ هر كسى كه من مولاى او هستم بعد از من على مولاى اوست) و نيز فرمود: (اوصيكم بكتاب اللّه و اهل بيتى؛ اى مردم شما را به كتاب خدا و اهل بيت خود سفارش مينمايم)
در تفسیر اثنی عشری جلد دوم از حسینی شاه عبدالعظیمی آمده شان نزول این آیه چنین بیان شده است: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، خالد بن وليد را بر سريه امير كرد، و عمار ياسر را با او فرستاد. و جمعى كه خالد، قاصد ايشان بود، بگريختند. يكى از آنها كه مسلمان بود، نزد عمار آمد گفت: مردمان قبيله فرار كردند و من به استحضار ايمان در منزل خود ماندهام. اگر اسلام، مرا دستگيرى مىكند، اينجا باشم و فرار نكنم، و الّا بگريزم. عمار او را امان داد. خالد، صبح لشكر را به غارت و تاراج آن قبيله امر كرد، و غير از اين مستأمن كسى را نيافتند. او را اسير و عيال او را دستگير نموده، نزد خالد آوردند. عمار گفت: او مسلمان، و به امر من در امان است.
خالد گفت: از ادب دور باشد كه كسى را بى مشاورت و اجازه امير، او را امان دهى. گفتگو ميان آنها بسيار شد. عاقبت خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به عرض رسانيدند. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امان عمار را برقرار گذاشت و نهى فرمود از آنكه غير امير بدون مشورت با او كسى را امان دهد؛ و اين آيه نازل شد.
فضائل امام علی (آیه اولیالامر)
متن آیه:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى الله وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً
آیه 59 سوره نسا
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.
شان نزول و بیان آیه :
شیخ طوسی در جلد سوم از التبیان فی تفسیر القران و طبرسی در جلد سوم از مجمع البیان فی التفسیر القران و طباطبایی در جلد چهارم از المیزان با دو استدلال از آیه اولو الامر بر عصمت اولوالامر دلالت میگیرند :
ابتدا آنکه اطاعت مطلق از اولو الامر در این آیه بیان شده و اطاعت بی قید و شرط فقط می تواند اطاعت معصوم باشد. زیرا اگر معصوم نباشد و دستور به انجام گناه بدهد اجتماع نقیضین رخ داده و خلاف عقل است. یعنی هم باید از او اطاعت کرد بنابر آیه اولوالامر و هم نباید اطاعت کرد چون انسان نباید گناه بکند. از سویی در متن آیه اطاعت از اولوالامر بدون تکرار فعل اطیعوا به دنبال اطاعت از رسول آمده یعنی مانند اطاعت از پیامبر است و از انجا که اطاعت رسول به دلیل معصوم بودنش و به طور مطلق واجب است، اطاعت اط اولوالامر نیز بدون قید و شرط بوده و نشان از عصمت اولو الامر دارد.
در جلد دهم تفسیر الکبیر فخررازی نیز استدلالاتی مشابه این آمده و دلالت بر عصمت اولوالامر پذیرفته است البته فخررازی در مصادیق اولوالامر با علمای شیعه اختلاف دارد. البته ابن تیمیه در جلد سوم منهاج السنه النبویه و همچنین ناصر القفاری در اصول مذهب الشیعه الامامیه جلد دوم بیان می کنند چون در این آیه محل رجوع پس از تنازع فقط رسول بیان شده پس دیگری معصوم نیست وگرنه خداوند به بازگشت به سوی او نیز فرمان میداد. طباطبایی در جلد چهارم المیزان فی تفسیر القران در پاسخ به این دیدگاه منظور از اختلاف و تنازع در آیه را اختلاف در احکام و قوانین کلی اسلام که تشریع آن با خدا و رسول است دانسته و ائمه را همواره در مسیر اجرای احکام می داند. پس نخستین مرجع حل اختلاف مردم در احکام و قوانین خدا و پیامبر است. طبرسی و طوسی نیز مطابق آیه هشتاد و سه سوره نسا رجوع به ائمه را منزله رجوع به خدا و پیامبر می دانند. شیخ صدوق در کمال الدین بیان می کند که در آيه، اطاعت از اولىالامر آمده، ولى به هنگام نزاع، مراجعه به آنان مطرح نشده، بلكه تنها مرجع حلّ نزاع، خدا و رسول معرفى شدهاند. و اين نشانه آن است كه اگر در شناخت اولىالامر و مصداق آن نيز نزاع شد، به خدا و رسول مراجعه كنيد كه در روايات نبوى، اولىالامر اهلبيت پيامبر معرّفى شدهاند.
متن آیه:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى الله وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً
آیه 59 سوره نسا
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.
شان نزول و بیان آیه :
در خصوص مصداق یا مصادیق اولوالامر در این آیه نظرات متفاوتی بین علمای اسلام وجود دارد. مکارم شیرازی در آیات ولایت در قران از منابع متعدد شیعه و سنی نقل کرده و مراد را ائمه معصومین می داند. از منبع شیعه میتوان به جلد سوم غایه المرام و حجه الخصام ِ بحرانی و از منابع اهل سنت مناقب علی ابن ابی طالب اثر ابن مردویه اشاره نمود. حتی در جلد اول از شواهد التنزیل حکام حسکانی نیز روایاتی در این خصوص نقل شده است.
خزاز رازی در کفای الاثر و قندوزی در جلد اول ینابیع الموده با نقل حدیث معروف جابر ابن عبدالله انصاری از پیامبر در خصوص واژه اولو الامر آنان را جانشینان رسول خدا و امامان مسلمانان پس از پیامبر که اولشان علی ابن ابی طالب است تا دوازدهمین با نام و کنیه نقل کرده است.
بحرانی در البرهان از امام باقر(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: «اولی الامر امامان از فرزندان علی و فاطمهاند، تا آنکه روز قیامت برپا شود». ایشان در جای دیگر نیز فرموده است: «خداوند از اولی الامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است»
عیاشی نیز در کتاب تفسیر خود موسوم به تفسیر عیاشی از امام صادق نقل کرده «آنان (اولی الامر) علی بن ابی طالب، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر یعنی من هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که امامان و رهبرانتان را در زمانی به شما شناساند که مردم آنان را انکار میکنند»
شیخ طوسی، طبرسی، طباطبایی و اکثر علمای شیعه مطابق با این روایات مصداق اولوالامر را امامان دوازده گانه می دانند.
طبرسی در جلد سوم مجمع البیان فی تفسیر القران آورده حسينبن ابىالعلاء گويد: من عقيدهام را دربارهى اوصياى پيامبر واينكه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادق عليه السلام عرضه كردم، حضرت فرمود: آرى چنين است، اينان همان كسانى هستند كه خداوند دربارهى آنان فرموده: أَطِيعُوا اللَّهَ … و همان كسانىاند كه دربارهى آنها فرموده: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ … وَ هُمْ راكِعُونَ
بحرانی در البرهان فی تفسیر القران از امام علی نقل کرده هر حاكمى كه به غير از نظر اهلبيت معصوم پيامبر عليهم السلام قضاوت كند، طاغوت است. همچنین در خطبه 125 نهج البلاغه و در عهدنامه مالک اشتر از ایشان نقل شده مراد از مراجعه به خدا و رسول، مراجعه به آيات محكمات وسنّتى كه همه بر آن اتّفاق داشته باشند.
اما علماء اهل سنت درباره مصادیق اولو الامر دیدگاههای مختلفی دارند. برخی مانند فخر رازی در جلد دهم تفسیر کبیر منظور از اولو الامر را خلفاء راشدین میدانند، به باور برخی منظور از آن عالمان دینی است و برطبق دیدگاهی دیگر، فرماندهان سریهها مصداقهای اولی الامرند. عده ای نیز مانند آنچه زمخشری در الکشاف بیان کرده منظور از آن را هر حاکم عادلی که براساس دین حکومت میکند؛ همچون خلفاء راشدین و حاکمانی که مانند آنان عمل میکنند می داند.
فضائل امام علی (آیه اولیالامر)
متن آیه:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى الله وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً
آیه 59 سوره نسا
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.
شان نزول و بیان آیه :
در تفسیر اثنی عشری حسینی شاه عبدالعظیمی از تفسیر کلبی نقل کرده اطيعوا اللّه فى الفرائض و اطيعوا الرّسول فى السّنن، و اين امر مرجوح است؛ زيرا اطاعت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، عين اطاعت خدا؛ و امتثال امر او، امتثال امر الهى است. نه آنكه اطاعت آن حضرت، غير طاعت حق تعالى باشد. و همچنانكه اطاعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حيات او واجب است، تا بعد از ممات او نيز بر وجوب خود باقى است؛ زيرا كه اتباع شريعت لازم است بر جميع مكلفان، بعد از وفات او نيز، و به ضرورت معلوم است كه مردمان را امر به اتباع شريعت فرموده تا قيامت. همچنین از مجمع البیان نقل کرده که افراد امر به طاعت رسول شدهاند. و عدم اكتفا به حرف عطف با آنكه طاعت او مقترن به طاعت خداست، جهت مبالغه مىباشد در بيان قطع توهم كسى كه گمان برد كه واجب نيست لزوم آنچه در قرآن نباشد از اوامر، و نظير اين است قوله تعالى: وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا- و مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ.
در تفسير ابو الفتوح مذكور است كه: وجه استدلال اين آيه بر امامت ائمه اثنى عشر عليهم السلام آنست كه: حق تعالى اطاعت اولى الامر را به اطاعت خود و رسول خود مقرون ساخته، و چنانچه ذات اقدس الهى از همه قبايح، منزه، و رسول او از همه معاصى كبيره و صغيره، معصوم و مطهر مىباشد، «اولى الامر» نيز بايد چنين باشند. و به اتفاق، بعد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، فقط ائمه اثنى عشر معصوم مىبودند. پس مراد «اولى الامر» ايشانند، نه غير ايشان.
و ايضا اگر مراد از «اولى الامر» على العموم باشد، لازم مىآيد هر حاكمى و عالمى كه به ناحق و ناروا حكمى كند، تابع او بايد شد و اطاعت او بايد كرد. به جهت عموم لفظ. و اين، به اجماع باطل است و احاديث صحيحه نيز دالّند بر اين مدعا. از جمله روايت مشهوره متواتره ميان موافق و مخالف، از جابر بن عبد اللّه انصارى كه گفت:
از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدم كه من، خدا و رسول او را مىدانم و مىشناسم، اما «اولى الامر» را نمىدانم؟
فرمود: يا جابر هم خلفائى و ائمّة المسلمين اوّلهم علىّ بن أبي طالب. اى جابر، ايشان جانشينان من و امامان مسلميناند بعد از من. اول ايشان على بن ابى طالب عليه السّلام، بعد از او حسن بن على عليه السّلام، بعد از او حسين بن على، علی بن الحسين عليه السّلام، و بعد محمد بن على، و او در تورات معروف به باقر عليه السّلام است، و تو او را دريابى. اى جابر، چون او را دريابى، سلام من به او رسان. و بعد حضرت، يك يك ائمّه را نام مىبرد تا آنكه چون به حجت قائم عليه السّلام رسيد، فرمود كه: نام او نام من باشد، و كنيهاش كنيه من، و حجت خدا بود و بقيه او در ميان خلق. حق تعالى مشارق و مغارب را به دست او بگشايد. و او از شيعه خود غائب گردد، بر وجهى كه از غايت طول مدت، هيچكس تصديق به وجود او نكند، مگر مؤمنى كه حق تعالى قلب او را به ايمان امتحان كرده باشد.
جابر گويد: من گفتم يا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شيعه او در غيبت از او منتفع گردند؟
فرمود: آرى، مانند انتفاع مردمان از آفتاب، اگر چه ميان او و مردمان ابر حائل شود. اى جابر، او از مكنون سرّ خدا و مخزون علم او است. اين سخن از من نگاهدار و به هيچكس مرسان، مگر كسانى كه از اهل ايمان باشند.
جابر گويد: چون مدتى بر اين بگذشت، روزى خدمت على بن الحسين عليه السّلام نشسته بودم و با او سخن مىگفتم. ناگاه پسر او محمد بن على عليه السّلام را ديدم از حجره زنان بيرون آمد. در سن صباوت و گيسو برافكنده، چون او را بديدم، گوشت ميان پشت من بلرزيد و موى بر اعضاى من راست شد.
گفتم: اى پسر، رو به من نما. او رو به من نمود، گفتم: پشت به من كن. پشت به من كرد، گفتم. هذا شمايل رسول اللّه و ربّ الكعبة: اين شمايل رسول خدا است، به خداى كعبه، پس گفتم اسم تو چيست؟
فرمود: محمد.
گفتم: آقا زاده كيستى؟
فرمود: على بن الحسين عليه السّلام.
گفتم: تن و جان من فداى تو باد، همانا تو باقرى؟
فرمود: آرى، پيغام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بگو.
من از اين قول متعجب و حيران شده، گفتم: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مرا بشارت داد كه تو را دريابم و فرمود: چون او را ببينى، از منش سلام برسان. حال گويم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تو را سلام مىرساند.
گفت: على رسول اللّه السّلام مادامت السّموات و الارض و عليك يا جابر ممّا بلغت السّلام.
پس هر روز به خدمت او مىرفتم و از او مسائل مىآموختم. روزى از من مسئلهاى پرسيد، گفتم: به خدا من اقدام نكنم به آنچه رسول خدا مرا نهى نمود، و فرموده شما خلفاى اوئيد و امامان راهنمائيد و حليمترين مردمانيد به كودكى و عالمترين مردمانيد به بزرگى. ايشان را چيزى مي آموزيد كه از شما عالمتر باشند.
حضرت فرمود: صدق جدّى رسول اللّه. من اين مسئله را بهتر از تو مىدانم.
و لقد اوتيت الحكم صبيّا: مرا در كودكى علم و حكمت دادهاند: كلّ ذلك من فضل اللّه علينا و بركة رسوله.
فضائل امام علی (آیه اولیالامر)