تفسیر مولوی از آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین

تفسیر مولوی از آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین

تفسیر مولوی از آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین

تفسیر مولوی از آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین

نگاهی به ایاک نعبد و ایاک نستعین :

در دیوان شمس کبیر مولوی بلخی تفسیر بدیعی از این آیه دارد با این بیان که در زمستان دانه ها همه در سجودند که ما تو را بنده ایم و در بهار همه می گویند ما از تو یاری می جوییم و سر از خاک بر می اورند :

ایاک نعبد است زمستان دعای باغ

اندر بهار گوید : ایاک نستعین

ایشان در مثنوی معنوی نیز در موارد متعددی التفاتی به این آیه داشته اند. به عنوان نمونه می توان به مورد زیر توجه کنید :

گفت موسی را به وحی دل، خدا

کای گزیده، دوست می دارم تو را

گفت:« چه خصلت بود ای ذوالکرم

موجب آن، تا من آن افزون کنم؟»

کفت:« چون طفلی به پیش والده

وقت قهرش دست هم در وی زده

خود نداند که جز او دیّار هست

هم از او مخمور و هم از اوست مست

مادرش گز سیلیی بر وی زند

هم به مادر آید و بر وی تند

از کسی یاری نخواهد غیر او

اوست جمله شرّ او و خیر او

خاطر تو هم زما در خیر و شرّ

التفاتش نیست با جای دگر

غیر من پیشت چو سنگ است و کلوخ

گر صبیّ و گر جوان و گر شیوخ»

همچنانک ایاک نعبد در حنین

از بلا، از غیر تو لانستعین

هست این ایاک نعبد حصر را

در لغت آن از پی نفی ریا

هست ایاک نستعین هم بهر حصر

حصر کرده است استعانت را و قصر

که عبادت مر تو را آریم و بس

طمع یاری هم ز تو داریم و بس

(مثنوی معنوی – مولوی – دفتر چهارم – بخش 112 – وحی کردن حق به موسی علیه السلام که ای موسی من که خالقم تعالی تو را دوست دارم)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست