آیه 58 سوره نسا با ادبیات

آیه 58 سوره نسا با ادبیات

آیه 58 سوره نسا با ادبیات

آیه 58 سوره نسا با ادبیات فارسی
دو فرمان این آیه مانند دیگر فرمان ها در دل های ما با خط زرین فطرت نوشته شده است. امانت را بادی به اهلش بازداد و در زمان حکم دادن بین مردم باید تسلیم حق بود. آیه نیازی به تفسیر ندارد. فقط شخص باید همت کند و آتش در بهانه ها زند و در هنگام حکمک دادن جز به عدالت رفتار نکند. از حضرت سجاد نقل است که فرمود اگر شمشیری که با آن پدرم را به قتل رساندند به نزد من به امانت گذارند چون امانت را بخواهند به ایشان باز دهم و هیچ سوابق دیرین را در ادای امانت به یاد نیاورم. امیران و پادشاهان را هیچ عبادتی به این درجه از ثواب نیست که بین مردم به عدل و داد حکومت کنند.
حافظ زیبا سروده که
شاه را به بود از طاعت صد ساله و زهد
قدر یک ساعت عمری که در او داد کند
سعدی نیز در داستان تکله این مضمون را به غایت زیبا روایت کرده
در اخبار شاهان پیشینه هست
که چون تُکله بر تخت زنگی نشست
به دورانش از کس نیازرد کس
سبق برد اگر ، خود همین بود و بس
چنین گفت یک ره به صاحبدلی
که عمرم به سر رفت بی حاصلی
بخواهم به کنج عبادت نشست
که دریابم این پنج روزی که هست
چو بشنید دانای روشن نفس
به تندی برآشفت که ای تکله بس
عبادت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
تو بر تخت سلطانی خویش باش
به اخلاق پاکیزه درویش باش
در پایان آیه حضرت حق اشاره می کند که هیچ موعظه ای به خوشی و نیکویی نبوده که امانت داری کنید و به عدالت رفتار نمایید
شاید سوال این باشد که این امر فطری و همه قبول پس چرا اینهمه ظلمت و خیانت در امانت در جهان مشاهده می شود؟
مولانا در مثنوی معنوی پاسخ داده که:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
چون دهد قاضی به دل رشوت قرار
کی شناسد ظالم از مظلوم زار
و مقصود از غرض و علت همان هواهای نفسانی ست.
اهل معرفت گفته اند که امانت همان گوهر الهی ذات ماست که باید از آن نگهبانی کنیم و چون قلبی سلیم به صاحبش یعنی حضرت پروردگار باز دهیم
این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست
روز رخش ببینم و تسلیم وی کنم

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست